ریشهیابی پرخاشگری در کودکان گام اول مواجه با کودک پرخاشگر است. بهطورکلی دو نوع پرخاشگری داریم:
پرخاشگری خصمانه: رفتاری است که بهمنظور صدمه و آزار رساندن به دیگران ابراز میشود و هدف در آن صرفاً آزار رساندن است.
پرخاشگری وسیلهای: رفتاری است که فرد بهوسیله آن خواستار به دست آوردن هدفی دیگر است و ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت آنها را ندارد.
گاهی پرخاشگری ریشه در عدم توجه به کودک و گاهی ریشه در نهادینه شدن یک رفتار نادرست برای رسیدن به خواسته کودک دارد تا جاییکه میتواند رفتار و مقابله نادرست والدین منجر به تبدیلشدن این پرخاشگری به شکل کلامی یا برخورد فیزیکی شود. پس پراهمیتترین اقدام، نحوه برخورد سنجیده و بجا با کودک در مواجه با پرخاشگری است. بهعنوانمثال اگر کودک 2 ساله بوده و خواستهاشبا گریه همراه است، بهتر است او را بغل کرده و نوازشش کنید و برایش توجیه کنید که چه رفتار نابجایی انجام میدهد و اگر درست رفتار کند چه امتیازهایی خواهد داشت. این نوع واکنش رفتاری در کودک 2 ساله، هدفدار نیست و کودک به علت مشکلات جسمی و یا تعارضات درونی، مشکلات خود را بهصورت گریه، نق زدن، پرخاشگری، بیخوابی، امتناع از خوردن غذا و بیاختیاری ادرار و مدفوع نشان میدهد.
اگر کودک در حال پرخاشگری است، به گریهها و جیغهای او واکنش نشان نمیدهیم و تنها بغلش میکنیم، نازش میکنیم چون بچه 2 ساله ناراحت میشود اما نه نگاهش میکنیم و نه با او حرف میزنیم، زمانی که گریه بچه تمام شد با او صحبت میکنیم. بیشترین بار هیجانی را حرف زدن و نگاه کردن دارد، با نگاه نکردن و صحبت نکردن، کودک متوجه متفاوت بودن رفتار والدین نسبت به گذشته خواهد شد. در وضعیت قرار گرفتن کودک 2 ساله در حال پرخاشگری از تکنیک بیاعتنایی و بیتوجهی کمک بگیرید. زمانی که کودک پرخاش میکند و با جیغهایی که میزند به خواسته خود میرسد، یاد میگیرد برای رسیدن به خواسته خود، تنها راه پرخاش کردن وجود دارد. پس در کنار اوباشید و فقط سکوت کنید و کارهای عادی خود را انجام دهید. با بیاعتنایی، کودک متوجه میشود، رفتار نابجایش طرفدار نداشته و باعث ایجاد فاصله او از مادر یا پدرش شده.
از 6 ماهگی باید تکنیک بیتوجهی در حین پرخاشگری فرزندمان را تمرین کنیم. حال اگر کودک بیش از 2 سال داشته باشد چگونه رفتار کنیم؟ کودکی که بیش از 2 سال دارد را بلند نمیکنیم فقط نازش میکنیم. کودک متوجه حضور پدر و مادر خواهد شد اما نه با او حرف میزنند و نه نگاهش میکنند. بنابراین هیچ لذتی نبرده و امتیازی نمیگیرد و یاد میگیرد رفتارش را کنار بگذارد. وقتی با بیتوجهی به رفتار او از کنارش رد شویم، کودک یاد میگیرد در مواجه با خواستههایش راه دیگری را امتحان کند. اگر این رفتار پرخاشگری با تقدیر و بهنوعی باج دادن والدین همراه باشد، کودک یاد میگیرد هر جا نیاز و یا خواستهای داشت، به دنبالش باید پرخاش کند و بهاینترتیب عاقبت او تبدیلشدن به فردی خواهد بود که مجموعهای از رفتارهای زشت و ناپسند مانند زورگویی و مردمآزاری را برای رسیدن به خواستههایش پیش میگیرد.
در خانواده باید چارچوب و قوانین وجود داشته باشد و برای کودک مشخص شود که مطابق قوانین خانواده رفتار کند. او میآموزد پرخاشگری و جیغ زدن نوعی خارج از قوانین عمل کردن است.
حال اگر ریشه جیغ زدنها، پرخاشگری است، باید از تکنیکهای درمان رفتارهای خشن استفاده کرده و بچه را تنبیه کرد. البته تنبیه حد و اندازه دارد و لزوماً هر تنبیه به معنی تنبیه فیزیکی نیست. تنبیه فیزیکی نادرست، باعث ایجاد احساس بدی از کودک در خود میشود و او را افسرده و بیشتر از قبل پرخاشگر میکند و ممکن است عزتنفس او را تا پایان عمر از او بگیرد. ممکن است کودک، در پاسخ تنبیه نابجا و اشتباه، احساس کند مورد آزار قرارگرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کند، اکنون با پرخاشگری به کاهش اضطراب خود میپردازد. اینجا پرخاشگری وسیلهای است که کودک با توسل به آن میخواهد به هدف خود یعنی کاهش اضطراب دست یابد. پس برای آموزش به فرزندان خود صبور باشید. وقتی شما کودک را نابجا تنبیه کنید، این بدین معناست که حق با شماست و کار شما درست است، این رفتار سبب میشود کودک از بزرگسالش تقلید کرده و در آینده به دلیل ایجاد حس انتقام، به دیگران نیز صدمه بزند و به دلیل عدم اعتمادبهنفس قادر به برقراری ارتباط سالم با دیگران و حتی پیدا کردن دوست مناسب برای خود نخواهد بود.
رژیم غذایی نادرست، خواب و سایر عوامل محیطی نیز میتواند، پرخاشگری و ایجاد حس تندخویی در کودک را تشدید کند. بهعنوانمثال مصرف بیشازاندازه سردیها، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازیهای رایانهای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او میشود. کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی میشود، خواب شب مهمتر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب میشود و کودک باوجود خواب زیاد، پس از بیداری آرامش ندارد .
خاطرنشان میشود، لجبازی در سنین بین 2 تا 5 سال طبیعی است و کودک به دلیل خودمختاری دوست ندارد به حرف والدین گوش دهد و تنها راه چارهاش، استفاده از همان قانون خانواده است. پس در قوانین خانواده، در کنار تفهیم ساعت غذا خوردن و خوابیدن، حدود و چارچوبهای رفتاری و تابلوهای ورودممنوع حریم خانواده را نیز به کودکان خود بیاموزید.